مدح و ولادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
شراب آلوده میداند تَهِ پیـمانه میچـسبد خمارِ باده میفهمد شبِ میخانه میچسبد گـداییِ در این خـانه تـشریفی به ما داده که تنها بر لبِ ما ساغرِ شاهانه میچسبد حرم شد خانهام وقتی، سلامت کردم و دیدم زیارتهایِ ما حتی میانِ خانه میچسبد سرِ سال است رو بر تو زیارتنامه میخوانم زیارتنامه خواندن با دلِ دیوانه میچسبد سـلامالله ای دل آتـشِ صــبــح اَزَل آمـد اگر شعریم اگر شوریم؛ مُرَکب یا قلم هستم اگر با شهریار و مُقبِلیم و مُحتشم هستیم هـمـه از آسـتـان آسـمـانی نـجـف داریـم که هر دَم؛ دَم به دَم با صاحبِ تیغِ دودَم هستیم دمِ ما یاعلی و بازدمهامان حسین است و اسیـرِ این دَم و دیوانۀ این بازدم هـستیم پس از یک عمر فهمیدیم این دل بارگاهِ توست در این قابی که میبینم حرم را؛ در حرم هستیم خدا را شُکر بختِ روز و ماه و سال مایی تو تو گوشه گوشه در دل شُعله شُعله در جگر هستی تو از پیراهنم حتی به من نزدیکتر هستی الف با میم و با عینی و با فایی و با حایی چگونه اینهمه هستی چگونه اینقدر هستی تو با منظومۀ هفتاد و دو خورشیدیات عمریست مدارِ چرخـش دیوانههای دربـدر هستی »اگر غم لشگر انگیزد که خونِ عاشقان ریزد« دعا هستی دوا هستی قضا هستی قَدَر هستی چنان روشن شده عالم بگو خورشید برگردد نگاهی کُن به دامانت دخیلِ تو خلیل اینجاست کنارِ سجدگاهِ ما جبینِ جبرئیل اینجاست جلالالله در چـشمت جمالالله در رویت جمال اینجا جمیل اینجا جلال اینجا جلیل اینجاست نه از سینایِ موسایم نه از اَنفاسِ عیسایم کفایت میکند ما را کَرَم تا که کَفیل اینجاست گِره خورده است با نامت سرِ مژگانِ ما یعنی که آبِ سلسبیل اینجا که یک شعبه زِ نیل اینجاست خدا را شُکر قلبِ ما صدای کربلا دارد |